در اوج بمانید
روزی بوقلمون آهی کشی و رو به گاو نر گفت: آرزو دارم میتوانستم به بالای درخت بروم، اما متاسفانه انرژی لازم برای این کار را ندارم. گاو نر
روزی بوقلمون آهی کشی و رو به گاو نر گفت: آرزو دارم میتوانستم به بالای درخت بروم، اما متاسفانه انرژی لازم برای این کار را ندارم. گاو نر
یک ملکه که بر چند اقلیم حکمرانی می کرد و فرزندی نداشت، برای تعیین جانشین خود، کودکان شهر را به کاخ خویش فراخوانده و مسابقه ای به راه
روزی یک پیرمرد، یک پسربچه به همراه الاغشان به سمت شهر در حرکت بودند. پسر بچه سوار الاغ شد و پیرمرد پیاده می آمد. همینطور که به راهشان
روزی مدیر فروش، دستیار مدیر عامل به همراه مدیر عامل برای صرف ناهار به سمت غذاخوری می رفتند. ناگهان سر راه خود یک چراغ جادو پیدا کردند. دستی
روزی مدیر اجرایی نزد مدیر عامل رفت و بیان کرد که ما نمی توانیم همزمان هم حاشیه سود را بالا ببریم، هم فروش را افزایش بدهیم، این امر
طراحی و اجرا: شرکت مهرنت